.:: بلاستوسیست دوست داشتنی ما ::.
سلام دوستای گلم
ببخشید بخاطر یه سری مسائل مجبور شدم آدرس وبلاگ رو تغییر بدم تا دیگه رمزی ننویسم.
الان همه نوشته های اون وبلاگ قبلی رو اینجا کپی کردم.و به تک تک تون پیام دادم.ممنون از لطفتون.مرسی از دعاها و همه مهربونیاتون
درست حدس زده بودم....نی نی نازم فرشته کوچولوم خدا بهمون هدیه داد...واقعا نمیدونم با چه زبونی ازش تشکر کنم.
من هیچوقت بنده خوبی براش نبودم ولی هرزمان دستمو بالا بردم دست خالی برنگشتم.واقعا هنوز هم گاهی وقتا باورم نمیشه.
این روزا یکم حالت تهوع دارم....مخصوصا صبحا....بعضی وقتا هم زیر دلم تیر میکشه خصوصا اگه زیاد سرپا بمونم یا نشسته باشم.
روز 28 آذر ماه که من و بابایی درست 1سال و 1ماه و 1هفته و 1روز بود ازدواج کرده بودیم فهمیدیم خدا یکی از فرشته های کوچولوش برامون فرستاده و خیلی خوشحال شدیم....شب یلدا هم یکی از دوستای مامانی برام فال گرفت که خیلی عالی بود و دیگه مطمئن شدم تو اومدی توی دلم.ولی بازم صبر کردم و نخواستم مثل دفعه های قبل که بعد آزمایش خون میفهمیدم تو نیستی کلی ناراحت میشدم برم آزمایشگاه.تنها کاری که کردم زنگ زدم و برای روز 5شنبه از دکترم وقت گرفتم.صبح زود رفتم ولی انقدر شلوغ بود که ساعت 10:30 نوبتم شد.دکترمم گفت برو آزمایش بده اما شانس من آزمایشگاهم شلوغ بود و گفت برو ساعت 1 بیا جواب بگیر که منم گذاشتم یه دفعه ساعت 4 رفتم و جواب زود بردم پیش خانم دکتر.اونم تبریک گفت و کلی خوشحال شد.
اما گفت سونو نمیکنم چون ضرر داره تو هفته های اول بارداری برو 21 دی ماه بیا برای شنیدن ضربان قلبش و مطمئن شدن واسه تشکیل قلب بچه...
منم برگشتنی سر راه رفتم یه مغازه و یه شلوار پیش بندی خوشگللللل برات خریدم.
بابایی که دوباره خواب میبینه که پسری....یه بار خواب دیده من کلی اسباب بازی و ماشین و هواپیما رو دارم توضیح میدم که چی کارا میکنن و بابا جون که به رحمت خدا رفتن هم تو خوابشون بودن و کلی هم خوشحال بودن.یه بارم خواب دیده که من یه نی نی تپلی ناز آوردم دادم بغلش و گفتم چند دقیقه این بچت بگیر که دیده همون جوراب آبی خوشگلا که برات خریدم پاته و گفت پسر بوده.
فقط از خدا میخوام که انشالله به همه اونایی که حاجت دارن و نی نی میخوان کمک کنه و دامنشون سبز بشه....و نی نی ما هم انشالله مراقبش باشه و صحیح و سالم حفظش کنه
من و بابا جون بلی صدات میکنیم.چون تو هفته های اول جنین تشکیل شده از تعداد بسیار زیادی از سلول که مرتب تکثیر میشن که بهش میگن بلاستوسیست...
هر روز باهات حرف میزنم و همیشه حواسم هست که ما 3نفره شدیم...
واسمون دعا کنین
من برم آماده بشم برم مدرسه....
انشالله بعد از ظهر میام.
دوستون دارم