یه روز گذشت...!
سلام عزیز دل مامان....
الان که دارم مینویسم بابایی تازه از هیئت اومده...انشالله بحق امام حسین خدا به همه اونایی که چشم انتظار هدیه خدا هستن نگاه کنه و دامنشون سبز بشه
عزیز مامانی دلم میخواد زود بیای پیشم....
امروز که خبری از پری نبود...نمیدونم چی بگم خیلی استرس دارم...
دوست دارم زودتر تو تو وجودم ریشه بزنی و زندگیمون از اینی که هست بهتر بشه
خیلی دوست داریم قربونت برم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی